سه شنبه 87 تیر 4 , ساعت 10:33 صبح
آهای ای شما ای خاطرات پوسیدهی آویزان!
امشب از من چه میخواهید؟
با شمایم لطفا سکوت کنید
که اینجا خود صدای شب است و بیوفایی...
سرد است هوا برای زندگی میدانم اما،
برای اکسید شدن کافی است:
دفترم فریاد کن مثل من
که اینجا صدای سوختن شود و بیپروایی...
نوشته شده توسط مسافر سکوت | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ